عصر رسانه

نقدی بر فیلم ها و انیمیشن های مهم و پر مخاطب روز جهان

عصر رسانه

نقدی بر فیلم ها و انیمیشن های مهم و پر مخاطب روز جهان

عصر رسانه

افراد،با سواد رسانه ای قادر به کشف پیام‌های پیچیده‌ی موجود در محتوای تلویزیون، رادیو، روزنامه‌ها، مجلات، کتاب‌ها، بیلبوردهای تبلیغاتی، اینترنت و سایر رسانه‌های مستقل خواهند شد.

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۹ ثبت شده است

"بسم رب الحسین"

نقد انیمیشن سینمایی پاندای کونگ فوکار1

پاندای شیطانی ولی زیبا و حداب....!!!

....................................................................................................................................................................................................................................

"این مقاله را لطفا افراد بالای 15 سال مطالعه کنتد"

اگر از اول فیلم شروع کنیم؛با صحنه ای عجیب روبرو میشبم!

با منجی ایی طرف میشویم که با لباس و پرچمی سرخ در حال رفتن به شهری اهریمنی است!

و وقتی منجی به آن مکان بسار نزدیک میشود؛یک دفعه افرادی با چسمان قرمز روبرو میشود!

و حتی بعضی ها مثل اعراب صورت خود را پوشانده اند.

و یکدفعه جنگ بین منجی و این افراد شروع میشود...

 

 

جنگ داخل جایی شبیه رستوران است که خدمه های آنجا خرگوش هستند که خرگوش نماد شهوت است!

و بعد یک دفعه یک جیغ زنانه کوتاه شنیده میشود و منجی از سقف می آیید بیرون اما با نور مثلثی روبه پایین!!!!

که نماد روابط جنسی است..........!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟

دیگه واقعا باید یکم تعجب کرد!!

در انیمیشن و روابط جنسی!

و تازه متوجه میشیم که آنجا رستوران نبوده و مکانی فحشا بوده!

و بعد لحظه فرود منجی چشم راست او نورانی مشیود!

و وقتی روی زمین فرود می آید تصویری از شاخ ابلیس رجیم(شیطان) میکشد!

و بعد منجی شمشیر سبزی دارد که هر دولبه آن سبز است!

سبز هم نماد اسلام است که متاسفانه هالیوود از این رنگ به کار های زشت و بی شرم استفاده میکند...

پس تا الان متوجه شدبم که انیمیشن برای چی ساخته شده

پس بریم ادامه نقد....

و جالب این است که شمشیر دولبه را تشبیه به شمشیر ذولفقار کرده اند!یعنی رسما توهین به حصرت علی (علیه السلام)

جالب اینجاست که منجی به علاوه پنج نفر است؛که در هالیوود آن پنج نفر .... هستند!

این بخش را آخر میگویم چون باید کل نقد را بخوانید

مانتیس یه یونانی میشود پیامبر که متوجه هستیم که این موجود سبز رنگ نماد پیامبر است.

و حالا یکم دقیق تر نکاه کنیم

ادوی کسی است که کونگ فو را ابداع کرده و شبیه پیامبران است!

جالب اینجاست که وقتی پنج آتشین به سراغ تای‌لانگ میروند؛تای لانگ آنها را از پای در می آورد و میرود به سراغ شیفو!

و شیفو را که شکست داد رفت به سراغ غول مرحله آخر یعنی جنگ جو اژده هایا همان پاندای داستان

و پاندا از قبل به پنج آتشین گفته بود شما بدون من نمیتوانید تای لانگ را شکست دهید!

و همین هم میشود و نگاه میکنیم که پاندا به تنهایی او را شکست داده و به دنیای دیگری میفرستد...!

خوب قرار بوذ اینجا بگم: پنج آتشین نماد پنج تن آل عبا است که هالیوود به زیرکی این نقش را به پنج تن داده!!!!

و درآخر هم تصویر عجیبی میبینیم!!

تصویر اول نشان میدهد یک قهرمان که همان منجی اول داستان است پیروز وارد میدان میشود ولی در تصویر بعدی میبینیم که متاسفانه منجی یک پاندا است که با یک پیش بند و میتابه بر سر است

 

این فیلم ضد مهدویت است و توصیه میکنم کمتر به مشاهده همچین فیلم هایی بشینیم یا اگر هم میبینیم؛با چشم نقدانه ببینیم!

چشم نقدانه و عینک نقد را هم بزودی در مقاله ای توضیح میدهم...

ممنون از شما.

با کمک جناب آقای علیرضا پورمسعود

و خانم پرستو مروجی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۹ ، ۱۰:۳۹
علیرضا احمدخانلو

"بسم رب الحسین"

.................................................................................................................................................................................................................................

گروه سینما " تیتریک "؛در سال ۱۳۹۴ ابراهیم حاتمی‌کیا فیلم «بادیگارد» را ساخت. یکی از بهترین فیلم‌هایی که بعد از «آژانس شیشه‌ای» در کارنامه‌اش می‌توان دید. فیلمی که اتفاقا رابطه‌ای فرامتنی با «آژانس شیشه‌ای» و قهرمانش حاج کاظم هم پیدا می‌کرد. در «آژانس شیشه‌ای» حاج کاظم، در سال‌های پرمخاطره بعد از جنگ، برای نجات هم‌رزمش از مرگ مجبور می‌شد یک گروگانگیری در آژانش هواپیمایی به‌راه بیاندازد تا عباس را برای درمان راهی خارج از کشور کند.

 

در آن فیلم حاج کاظم، خودش و زندگیش را برای عباس کنار می‌گذاشت و به‌این فکر نمی‌کرد که با گروگانگیری چه بر سرش خواهد آمد... هجده سال بعد از «آژانس شیشه‌ای»، حاج حیدر ذبیحی در «بادیگارد» با بازی مجدد پرویز پرستویی روی پرده‌ها آمد. بسیاری به این نکته اشاره کردند که حاج حیدر انگار ادامه حاج کاظم است که اینبار بعد از گذشت بیش از سی سال از جنگ سروکله‌اش بر پرده پیدا شده. اخلاقیات حاج کاظم و حاج حیدر البته شبیه بودند و می‌توانست حیدر را ادامه کاظم دانست. اما این شباهت میان شخصیت‌های دو فیلم، همه ماجرا نبود.

خود ابراهیم حاتمی‌کیا بعد از نمایش فیلم گفت که حاج حیدر را تا اندازه زیادی متاثر از حاج قاسم سلیمانی نوشته است و این سردار محبوب را در ذهن داشته است. شهید سلیمانی حتی در همان روز‌های اول تولید فیلم «به وقت شام»، فیلم بعدی حاتمیکیا که درباره جنگ با دعش در سوریه بود، به لوکیشن فیلم هم سر زد و در کنار حاتمی‌کیا حاضر شد.

هرچند در نگاه اول به‌نظر می‌رسید که «به وقت شام» فیلمی باشد که تماشاگر شمه‌هایی از حاج قاسم واقعی در سوریه را در آن ببیند، اما حالا و بعد از شهادت حاج قاسم می‌توان مبارزات او و حتی شکل تلخ شهادتش را در «بادیگارد» بازیافت. «بادیگارد» به‌شکل ناخوداگاهی حالا فراتر از فیلم، گویی پیش‌بینی‌کننده مرگ حاج قاسم بود. شبیه بسیاری از آثار هنری که انگار جهان و رخدادهایش را پیشبینی میکنند.

تقدیم فیلم به حاج قاسم

ابراهیم حاتمی‌کیا «بادیگارد» را به حاج قاسم سلیمانی تقدیم کرده است. درحالیکه همانطور که گفته شد، از نظر مضمونی فیلم بعدی‌اش «به‌وقت شام» که درباره مدافعان حرم و جنگ با گروهک‌های تکفیری و داعش است، بیشتر مناسب تقدیم شدن به حاج قاسم سلیمانی بود. کسی که بیشترین ایستادگی را در برابر داعش از خود بروز داد. اما چطور می‌شود که «بادیگارد» به حاج قاسم سلیمانی تقدیم می‌شود نه «به وقت شام»؟

گریم حاج حیدر

این مهم‌ترین نکته است. گریم پرویز پرستویی یا همان حاج حیدر تعمدا شبیه به شهید قاسم سلیمانی است. رنگ و مدل موها، حتی لباس‌هایی که پرستویی به تن می‌کند کاملا از روی واقعیت حاج قاسم برداشته شده‌اند. در بسیاری از شات‌های جانبی در لحظات پایانی فیلم خصوصا، علاوه بر گریم، زاویه دوربین و نحوه فیلمبرداری هم با فرو رفتن در لایه‌ای از غبار یا نور زیاد در لنز دوربین، سعی دارد بر این شباهت تاکید کند. اگر فیلم را مجددا ببینید و کمی هم با فیلمبرداری و فیلمسازی آشنا باشید، برایتان عیان می‌شود که حاتمی‌کیا در بسیاری از پلان‌ها دوربینش را جایی گذاشته که در قاب خود و در شمایل حاج حیدر تصویری از حاج قاسم سلیمانی را بگیرد.

علاوه بر این‌ها انگشتر عزیزترین سردار، نمونه مشابهی در دستان حاج حیدر ذبیحی دارد. همان انگشتر عقیقی که در اولین ساعات پس از واقعه عکسش دست به دست چرخید تا این فاجعه هولناک باورمان شود. این انگشتر در دستان حاج حیدر، «بادیگارد» را به تاریخ چهار سال بعدش پیوند می‌دهد.

مرام حاجی در مواجهه با نسل جوان

اخلاق حاج حیدر خیلی شبیه به اخلاقی که از یک مسئول امنیتی و یک مبارز می‌شناسیم نبود. حاج حیدر مهربان و شکیبا بود، می‌خندید، صراحت لهجه عجیبی حتی در جواب پس دادن به نیروی مافوقش داشت. سکوت و طمانینه‌ای در نگاهش بود که گویی حاصل سال‌ها تجربه زیسته و گذران عمر در مبارزه است؛ و مگر عزیزترین سردار هم همین‌گونه نبود؟ صلابت و اطمینان در چهره‌اش موج می‌زد، اما همان طمانینه و سکوت آرام‌بخش را هم داشت که برآمده از سال‌های حضور در میدان جنگ و همرنگ شدن با خاک بود. این صلابت که در افراد نظامی عموما بدل به سرسختی و سبعیت می‌شود، در حاج قاسم سلیمانی اطمینان خاطر را نتیجه می‌داد و ما آن را در حاج حیدر میدیدیم.

حاج قاسم فرای  چارچوب‌ها عمل می‌کرد. حتما سخنرانی معروفشان را شنیده‌اید که تاکید متعصبانه بر حجاب را رد می‌کند و می‌گوید «آن دختر بی‌حجاب هم دختر من است.» این را بگذارید کنار برخورد باز و روشنگرانه حاج حیدر با مقوله ازدواج دخترش و آزادی عمل و استقلالی که به او می‌دهد. یا مثلا آن صلابت تکرار نشدنی در سخنان دیگری که می‌گوید: «ارتش نمی‌خواهد، من حریف شما هستم... نیروی قدس حریف شماست» این را کنار صلابت حیدر در پاسخ گفتن به مافوقش بگذارید.

یکی از انتقاداتی که افراطیون به شهید سلیمانی وارد می‌کردند، رابطه دوطرفه‌اش با اصلاح طلبان و اصولگرایان بود.  فراموش کنیم که در اوج بالاگرفتن انتقاد‌ها به رئیس جمهور غیر اصول‌گرا، حاج قاسم برای حفظ وحدت و خدشه وارد نشدن به موقعیت رئیس جمهور در نامه‌ای از او حمایت و تشکر کرد و این به مذاق خیلی‌ها خوش نیامد.

این را هم با روحیه مشابه حاج حیدر مقایسه کنید که چطور با یک جوان امروزی که عقاید سیاسی‌اش صد و هشتاد درجه با خود حاج حیدر متفاوت است همراه می‌شود و به او مجال بروز می‌دهد. انتقادات و غرغرهایش را گوش می‌دهد و همراهیش می‌کند، فارغ از اختلاف عقیده، چون می‌داند او مهره ارزشمندی برای جایگاه علمی کشورش است.

به‌نظر می‌رسد فراتر از گریم و لباس، ابعاد مختلفی از کاراکتر حاج حیدر هم از منش و اخلاقیات منحصربه‌فرد عزیزترین سردار، ملهم شده است؛ و در نهایت هردوی آن‌ها در یک عملیات ترریستی، درحالیکه برای حفظ جان و امنیت آحاد مردم و نه شخصیت‌های خاص و یا شبهه برانگیز نظام، می‌کوشیدند، به شهادت رسیدند و به سمت آسمان روانه شدند... یادتان هست که حاج قاسم خطاب به دشمنان می‌گفت «شبی نیست که ما بخوابیم و به شما فکر نکنیم» و حاج حیدر نمی‌توانست بخوابد تا در نهایت هردویشان در خواب ابدی آرام گرفتند.

منبع:برترین ها

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۹ ، ۰۹:۴۶
علیرضا احمدخانلو