"بسم الله الرحمن الرحیم"
علیرضا احمدخانلو
"وبلاگ عصر رسانه" تقدیم میکند:
فیلمهای مارول را ببینیم یا دیسی؟
این روزها ابرقهرمانهای زیادی روی پردهی سینما میآیند، و بین «مارول» و «دیسی» که هرکدام بیشمار شخصیت با قدرتهای منحصر به فرد برای ارائه دارند، رقابتی تنگاتنگ شکل گرفته. رقابت و جدالی که بیرون از سالنهای سینما هم جریان دارد. برای همین شاید برای خیلیها سؤال باشد که کدام جهان سینمایی را انتخاب کنیم و وارد دنیای فیلم و سریالش شویم بهتر است؟
ما در عصر طلایی فیلمهای کمیکبوکی به سر میبریم و روز به روز کاراکترهای بیشتری از دنیای ابرقهرمانها پایشان به پردهی نقرهای باز میشود. ولی چندین سال پیش، به ندرت فیلمهای کمیکبوکی ساخته میشد. در سال ۱۹۹۷ و وقتی بتمن و رابین با واکنش بسیار منفی منتقدان روبهرو شد، ژانر کمیکبوکی و ابرقهرمانی برای مدت زیادی کنار گذاشته شد. اگر فیلمی براساس یک کمیکبوک قرار بود ساخته شود، استودیوها تمایل چندانی به آن نشان نمیدادند. تا اینکه در سال ۲۰۰۰ فیلم اکسمن ساخته شد و جان تازهای به این دست فیلمها داد. بعد از آن هم مرد عنکبوتی سم ریمی و توبی مگوایر آمد و کم کم فهمیدند فیلمهای کمیکبوکی را میشود جدی گرفت.
حالا این فیلمها جزو پولسازترین و پر سر و صداترین آثار سینمایی هرسال شدهاند و در این مسیر کمیکهای مارول گوی سبقت را از بقیه ربودهاند. قهرمانهایی مثل مرد عنکبوتی و هالک از دههی ۶۰ تا کنون در فیلم و سریالهای مختلف حضور داشتهاند، ولی در این چند سال گذشته «مارول» سراغ شخصیتهای کمتر شناختهشدهای مثل مرد آهنی رفته و از آنها ابرقهرمانانی محبوب ساخته. شخصیتهایی که همگی در یک جهان سینمایی و تلویزیونی گسترده و بزرگ و مرتبط حضور دارند.
بزرگترین رقیب «مارول» یعنی «دیسی» مدتی است وارد این بازی ساخت جهانهای سینمایی شده، ولی استراتژی مشخصی ندارد و فیلمها و سریالهایش در یک دنیای مرتبط نمیگذرد. خب آدمیزاد زمان محدودی دارد و ورود به یک جهان سینمایی با بیشمار قصه و شخصیت و ماجرا، تصمیم نسبتا مهمی است. با هم میبینیم بین «دیسی» و «مارول» هرکدام جهان سینمایی و تلویزیونیشان را چطور شکل دادهاند تا راحتتر تصمیم بگیرید.
البته مقایسهای که صورت میگیرد صرفا روی اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی است، و نه خود کمیکها. در بحث سینمایی هم فیلمهای «دیسی» بعد از سهگانهی بتمن نولان – که آثار بسیار موفق و جریانسازی بودند – بررسی شدهاند. چون سهگانهی شوالیه تاریکی مستقل از جهان سینمایی «دیسی» ساخته شده. جهان سینمایی «دیسی» شامل فیلمهایی مثل مرد پولادین، بتمن علیه سوپرمن و لیگ عدالت است.
اصل ماجرا
«مارول» و «دیسی» هرکدام نکات مثبت و منفی خودشان را در زمینهی گسترش جهان سینماییشان دارند. جهان سینمایی «مارول» تشکیل شده از انتقامجویان (گروهی بزرگ از ابرقهرمانانی مثل کاپیتان آمریکا و هالک) و در آن داستانهایی روایت میشود که میتوانید در فیلمهایی سینمایی و سریالهای تلویزیونیشان ببینید. برای همین اگر به دنیایشان قدم بگذارید کلی سرگرم میشوید. ولی از سوی دیگر تماشای قصهها و ماجراهای بیشمار و ساعتهای پشت سرهم فیلم و سریال ممکن است خستهتان کند. دنیایشان هم انقدر به هم پیوسته است که اگر حتی یک قسمت از یکی از سریالها یا یکی از مجموعه فیلمهایشان را نبینید، ممکن است یک شوخی به خصوص یا ارجاع بامزه را نگیرید و از دستتان برود.
برخلاف «مارول»، برای آشنایی با جهان سینمایی و نوپای «دیسی» نیازی نیست ساعتها فیلم تماشا کنید. برای مثال فیلم بتمن علیه سوپرمن زک اسنایدر در همان یک فیلم توانست تعدادی از کاراکترهای این جهان سینمایی را معرفی کند. با اینکه به نظر میرسد دنبال کردن جهان سینمایی «دیسی» سادهتر باشد، ولی یک مشکل وجود دارد: سریالهای «دیسی» نظیر اَرو (Arrow) و گاتهام هیچ ارتباطی با فیلمهای «دیسی» ندارند. در جاهایی هم نقش یک کاراکتر را دو بازیگر متفاوت برای نسخهی تلویزیونی و سینمایی بازی میکنند که ممکن است مخاطب را گیج کند.
جهان سینمایی «مارول»
پیش از آنکه «دیزنی» در سال ۲۰۰۹ «مارول» را بخرد، «مارول» حقوق بسیاری از فیلمهایش را به استودیوهای مختلف فروخت، تا اینگونه از حضور برخی کاراکترهای به خصوص در فیلمهای همدیگر جلوگیری کند. برای همین هیچوقت نمیبینید هالک و مرد عنکبوتی در یک فیلم جداگانه کنار هم ظاهر شوند. چون حقوق این کاراکترها متعلق به «سونی» و «یونیورسال» است.
چنین توافقی برای طرفداران کمیک بوک ناراحتکننده بود. آنها عادت داشتند که ببینند در کمیکهای «مارول» شخصیتها در دنیای یکدیگر ظاهر شوند. خوشبختانه وقتی تصمیم «دیزنی» مبنی بر خرید «مارول» و حقوق فیلمهایش شامل ساخت جهان سینمایی و تلویزیونی مرتبط به هم شد، طرفداران کمیک بوکها نفس راحتی کشیدند.
جهان سینمایی انتقامجویان را در نظر بگیرید. شکلگیری این جهان به سال ۲۰۰۸ و اولین فیلم Iron Man برمیگردد. در این فیلم رابرت داونی جونیور تصویری بامزه و مفرح از یک ابرقهرمان به نمایش گذاشت که به مذاق سینمادوستان خوش آمد. Iron Man نقطهی آغازی بود بر مجموعه فیلم گستردهای که «مارول» و «دیزنی» سال به سال منتشر کردند. مثل Thor و کاپیتان آمریکا در سال ۲۰۱۱ که هرکدام ابرقهرمانهای خودشان را به سینما معرفی میکردند. تا اینکه در سال ۲۰۱۲ و با فیلم انتقامجویان تمام این شخصیتها کنار هم جمع شدند و فیلم محبوب دل طرفداران کمیکبوک را ساختند.
مخاطبان تلویزیون هم سهمشان از این ضیافت سریال مأموران شیلد (Agents of SHIELD) بود که از سال ۲۰۱۳ پخشش آغاز شد. در این سریال هر از گاهی ماجراهایی روایت میشد که مسقیما به فیلمهای انتقامجویان ربط داشت. نتیجهی این اقدامات، یک جهان ابرقهرمانی غنی و چندلایه بود که با دیدنش واقعا حس میکنیم تمام این کاراکترها به هم مرتبطاند. سریال مأمور کارتر (Agent Carter) هم با اینکه داستانش در دههی ۴۰ میلادی میگذرد، همین رویکرد را در پیش گرفته و ارتباطش را با دنیای انتقامجویان حفظ کرده.
«نتفلیکس» هم در بسط و گسترش این دنیا با «مارول» همکاری داشت و در سال ۲۰۱۵ سریالهایی مثل دِردِویل (Daredevil)، جسیکا جونز (Jessica Jones) و لوک کیج (Luke Cage) و آیرن فیست (Iron Fist) را تولید کرد. افزون بر آن، یک مینیسریال هم ساخته که هر چهارتایشان را کنار هم جمع کرده،با نام محافظان (The Defenders). مشخص است که «مارول» سعی کرده همان رویکردی را که در فیلمهای سینمایی انتقامجویان به کار گرفته در سریالهای تلویزیونیاش هم اعمال کند: چند سریال جدا که شخصیت مخصوص خودشان را معرفی میکنند، و بعد یک مینیسریال که همهشان را کنار هم آورده. تنها این سؤال باقی میماند که آیا «مارول» میتواند در عین حفظ ارتباط این جهانهای گسترده، کیفیت آثار سینمایی و تلویزیونیاش را هم حفظ کند یا نه.
«مارول»، خارج از جهان سینمایی
با اینکه دیزنی توانست شخصیتهای انتقامجویان را کنار هم گرد آورد، استودیوهای رقیب کماکان حقوق تعدادی از مطرحترین کاراکترهای «مارول» را تحت اختیار خودشان دارند. استودیو «فاکس» مجموعه فیلمهای ایکسمن (مردان ایکس) را ساخته و میسازد، همچنین فیلمهای ددپول که حالا موفقیتی چشمگیر پیدا کردهاند هم تحت مالکیت فاکس است. حقوق مرد عنکبوتی هم که برای «سونی» است. برای همین شخصیتهایی که تحت مالکیت «فاکس» هستند نمیتوانند در فیلمهای انتقامجویان ظاهر شوند، و برعکس. که این مایهی ناراحتی است چرا که در کمیکبوکها مثلا «ولوورین» از ایکسمن با «کاپیتان آمریکا» رابطهای دور و دراز دارد. ولی به لطف قراردادی که بین «سونی» و «دیزنی» بسته شد، مرد عنکبوتی نسخهی پیتر هالند موفق شد اولین حضورش را در جهان «مارول» با فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی(Captain America: Civil War) به ثبت برساند و بعد از آن هم در دو فیلم اخیر انتقامجویان ظاهر شد.
از شروع قرن بیست و یکم تا به امروز ما شاهد بودیم که چندین استودیو در ساخت ده فیلم اکسمن دخیل بودهاند (و تعداد بیشتری هم در راه است)، هفت فیلم مرد عنکبوتی با سه بازیگر مختلف ساخته شد و خیلی فیلمهای دیگری هم آمدند که شاید حتی ندانید جزو دنیای «مارول» بودهاند، نظیر سهگانهی Blade.
«بتمن» و «سوپرمن»
رقیب «دیزنی» یعنی «وارنر» حق ساخت آثار اقتباسی از «دیسی» را خریده و تا کنون فیلمهای زیادی براساس کاراکترهای «دیسی» ساخته شده. رویکرد «مارول» در ساخت جهان سینمایی انتقامجویان باعث شد «وارنر» هم تحت تأثیر آنها دست به ساخت جهان سینمایی خودش بزند. اگرچه، در دنیای کمیکها این «دیسی» بود که در ابتدا ایدهی کنار هم قرار گرفتن ابرقهرمانهایش را عملی کرد و بعد «مارول» متأثر از آن انتقامجویان را به وجود آورد. جهان سینمایی «دیسی» با فیلم مرد پولادین در سال ۲۰۱۳ آغاز شد. پیش از آن، فیلمهای سوپرمن کریستوفر ریو، بتمن تیم برتون و دنبالههایش و سهگانهی شوالیهی تاریکی کریستوفر نولان هیچ ارتباطی با همدیگر نداشتند.
دومین فیلم در جهان سینمایی «دیسی»، بتمن علیه سوپرمن بود. حالا به جای اینکه به تدریج و فیلم به فیلم با ابرقهرمانهایمان آشنا شویم، در یک فیلم نگاهی گذرا به پیشینهی همهشان میانداختیم. در این فیلم با بتمن جدید آشنا شدیم و به شخصیتهایی مثل «واندر وومن»، «سایبورگ»، «فلش» و «آکوامن» هم اشاراتی شد. در یک صحنهی کوتاه، شکلگیری قدرتهای هرکدام را میدیدیم. اینکه انقدر با شتاب چند شخصیت مهم را به مخاطب معرفی کنند تصمیم پرریسکی بود.
به هر حال ما با یک خدای باستانی از نسل آمازون (واندروومن)، یک پادشاه دریایی (آکوامن) و یک سایبورگ طرف بودیم که همگی در دنیایی زندگی میکردند که در آن «بتمن» و «سوپرمن» هم بودند. انتظار میرفت پیشینهی این کاراکترها را در لیگ عدالت (Justice League) سال ۲۰۱۷ ببینیم که یک ماجرای تراژیک در زندگی شخصی زک اسنایدر همه چیز را به هم ریخت و نسخهای از آن اکران شد که خیلی چیزها را نداشت. اگرچه حالا و بعد از جنجالهای فراوان، قرار شده نسخهی زک اسنایدر از این فیلم در اچبیاو مکس منتشر شود.
جوخهی انتحاری (Suicide Squad) یکی دیگر از فیلمهای این جهان بود که در آن تعدادی از مشهورترین (بدنامترین) ضدقهرمانهای دنیای «دیسی» نظیر جوکر، هارلی کویین و ددشات کنار هم جمع شده بودند.
«دیسی» در تلویزیون
برخلاف «مارول»، سریالهای «دیسی» هیچ ارتباطی با جهان سینماییاش ندارد. «دیسی» اسم دنیای مشترک فیلمهایش را «جهان گستردهی دیسی» گذاشته.
در تلویزیون، سریال اَرو که سال ۲۰۱۲ پخشش شروع شد، و همچنین فلش در یک دنیای مشترک میگذرد که ارتباطی با فیلمهای سینمایی «دیسی» ندارد. برای مثال بازیگری که در سریال نقش فلش را بازی میکند (گرنت گاستین) با بازیگر فلش در بتمن علیه سوپرمن که متفاوت است (ازرا میلر).
سریال سوپرگرل از تولیدات «سیبیاس» است و ملیسا بنوئیست در آن ایفای نقش کرده. نسبت به دیگر آثار «دیسی» حس و حال شادتری دارد و خیلی تیره و تار نیست، و در دنیای فلش میگذرد. ولی باز هم هیچ ارتباطی با جهان سینماییشان ندارد و سوپرمنی هم که در سریال معرفی میشود همه چیزش متفاوت است.
همچنین سریال گاتهام هم داریم که از سال ۲۰۱۴ شروع شد و دربارهی یک جیم گوردون جوان بود که با بروس وین نوجوان تعامل داشت. این سریال هیچ ارتباطی با هیچکدام از سریالهای «دیسی» و یا دیگر فیلمهای بتمن نداشت.
از این تقابل لذت ببرید
در نهایت همگی دو راه داریم: یا به تقابل بین طرفداران «دیسی» و «مارول» بپیوندیم که سالیان است مثل طرفداران دو آتشهی دو تیم فوتبال با هم درگیر هستند، یا به صندلیمان تکیه دهیم و از هر دو دنیا لذت ببریم و تقابل بین طرفدارانش را هم از دور تماشا کنیم.
حالا اگر بخواهید بینشان یکی را انتخاب کنید، بستگی به این دارد که دنبال چه چیزی هستید.
اگر پیوستگی و دنبال کردن داستانهای دنبالهدار را دوست دارید، جهان انتقامجویان «مارول» به درد شما میخورد. این دنیا پر است از داستانهایی که همگی به هم مرتبطاند و در فیلمها و سریالهای بیشماری دنبال میشوند.
ولی اگر نمیخواهید خودتان را درگیر یک جهان سینمایی بسیار گسترده کنید که دنبال کردن ماجراهایش نیاز به دیدن تمام فیلمها و سریالهایش دارد، به جهان «دیسی» بچسبید. اینجا آثارشان بیشتر انحصاری است و میتوانید یک سریال یا مجموعه فیلم را مستقل از هم تماشا کنید، بدون اینکه چیزی را از دست دهید. میتوانید سریالها را ببینید بدون اینکه نگران تاثیر قصهشان روی آثار سینمایی باشد.
در هر صورت، چه «دیسی» را انتخاب کنید چه «مارول»، ساعتها سرگرمی و هیجان انتظارتان را میکشد. و خب هدف اصلی این صنعت شلوغ و پر زرق و برق مگر چیزی جز سرگرم کردن مخاطب است؟
"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"
نویسنده:پوریا شجاعی
کپی+ذکر منبع=حلال
لطفا نظرات خود را نسبت به این پویش بنویسید...
ممنونم.