"بسم الله الرحمن الرحیم"
معنای لباس تازه مرد عنکبوتی (Spider-Man: Far From Home)
رنگ لباس ابر قهرمان حاکی از شخصیت او در هر لحظه خاص است به خصوص این رنگها، رنگهایی که در فیلم جدید Spider-Man: Far From Home از آنها استفاده شده است. و اغلب شامل رنگ سیاه هستند. شاید در کتابهای کُمیک چندان عجیب نباشد که پیتر پارکر، نوجوانی از طبقه کارگر در محله کوئینز که از قضا مرد عنکبوتی هم هست باید یک کمد اندازه نشریه “ووگ” لباس داشته باشد. زیرا مرد عنکبوتی بیش از شش دهه است که به کار خود در کُمیک، تلویزیون و فیلم ادامه میدهد، بنابراین باید لباسهای زیادی داشته باشد. لباس جدید مرد عنکبوتی در فیلم Spider-Man: Far From Home (مرد عنکبوتی: دور از خانه) بیشتر از خود فیلم در مرکز توجهات قرار گرفته است و آن به دلیل استفاده از رنگ مشکلی در لباس تازه پیتر پارکر است. بیایید درباره چرایی رنگ مشکی لباس مرد عنکبوتی بیشتر متوجه شویم. در ادامه با آراد مگ همراه باشید.
Spider-Man: Far From Home
فیلم جدید Spider-Man: Far From Home (مرد عنکبوتی: دور از خانه)، چهار لباس را به نمایش میگذارد: یکی لباس آبی و قرمز که لباس همیشگی مرد عنکبوتی است، دیگری لباس فوق جاسوسی مشکی او و لباس متالیک مجهز به بازوهای زرهی که در فیلم Avengers: Endgame به تن داشت، و در نهایت لباس جذاب قرمز و مشکی که در همین فیلم به تن دارد. و پس از این فیلم مطمئن باشید که تعدادی از لباسهای بیانسه به شکل لباس سیاه مرد عنکبوتی طراحی خواهد شد تا بتواند عروسکهای بیشتری به فروش برساند (با آن قر و فرهای عجیب و غریبش). اما این سومین مرد عنکبوتی سینمایی است که به طرز عمیقی در قالب سنت کتابهای قدیمی و سنتی کُمیک قرار گرفته است. تغییرات لباس نشان دهنده رشد شخصیتی این ابرقهرمان ها هستند. و رنگ لباس ابر قهرمان به شما چیزهایی را در مورد شخصیتهای مرد عنکبوتی در هر لحظه خاص خواهد گفت – به خصوص اگر آن رنگها، مثل اغلب رنگهایی که در Spider-Man: Far From Home (مرد عنکبوتی: دور از خانه)، استفاده شدند، شامل سیاه باشند.
برای اطمینان، استانداردهای لباس اسپایدرمن واقعا تغییر نکرده است، زیرا استیو دیتکو نخستین مرد عنکبوتی ابر قهرمان را برای اولین بار در سال ۱۹۶۲ با علامت عنکبوت کوچکی بر روی سینه و نماد بزرگی روی پشت آن خلق کرد. شانههای قرمز و تنه، زیر بغل آبی و پاها. ماسک صورتی کامل با چشمهای درشت با طرح تار عنکبوتی. چکمه و دستکش قرمز که به گفته خود استیو دیتکو به اندازه کافی نازک بودند که به دیوار بچسبند و مرد عنکبوتی بتواند بالا رود. در فیلم اسپایدرمن، پیتر قدرت خود را از گاز یک عنکبوت رادیواکتیوی (که در فیلم با نام رِکتون معرفی شد که حاصل مهندسی ژنتیک بود) به دست میآورد و سپس برای خود لباسی میدوزد و دستبندی طراحی میکند تا با آن بتواند تارهایش را به هر سو که بخواهد پرتاب کند.
پیتر آدم متواضع و گردنکلفتی است، و نوع قهرمانی او براساس کمک به مردم پیشبینی میشود حتی اگر برای او وحشتناک بوده باشند. اما او فقط به پوشیدن هودی و شلوار یوگا اکتفا نمیکند. او از خود یک سمبل میسازد، هرچند که خودتان هم میتوانید درست مشابه آن را درست کنید. فقط کارهای او را امتحان نکنید! قدرت بزرگ، مسئولیت بزرگ و غیره.
رنگ در کُمیک
اما چرا، براساس باور طرفداران دو آتشه مرد عنکبوتی، مرد عنکبوتی آبی است؟ بحث بر سر این است که آیا استیو دیتکو، خالق مرد عنکبوتی در کنار دیگر آیکون های کُمیک مارول یعنی استن لی، در نظر دارد که پاها و بدن او آبی باشند یا سیاه. تکنولوژی ساخت آثار کُمیک در اوایل دهه ۱۹۶۰ چندان قابل توجه نبود و مانند امروز صنعتی عظیم را به خود اختصاص نداده بود – در آن دوران این تکنولوژی ارزان و با فرآیند نقطهای چهار رنگ ساخته میشد که ژرژ پیر سورا بسیار از آن سپاسگزار خواهد بود. هنر کتاب کُمیک اغلب از کارهای جوهر و مداد و همچنین کار نقاش متمایز است و سیاه قلم در حالی که برای سایهها و خطوط عالی هستند، اما هایلایت ها را به خوبی نشان نمیدهند. شما برای تعریف کُمیک به آنها نیاز دارید، اما سفید (که واقعا اجازه میدهد کاغذ آنچه را که در خود دارد به نمایش بگذارد) ظاهر بازتاب دهنده سیاه است همچون خاکستری و یا مانند فلز به عنوان بازتابنده عمل میکند. بنابراین هنرمندان با هم آیی رنگها برای نمونه از رنگ آبی، مانند لباس سوپرمن و موی زن شگفتانگیز، یا همه اِلمانهای بتمن استفاده میکنند.
استیو دیتکو که استادی بسیار بداخلاق است با استفاده از سایه روشنهای قوی، مرد عنکبوتی را به خزندهای کامل تبدیل کرد و استفاده از بدن لاغر و انعطافپذیر هم به این خلاقیت کمک کرده است. اما اگر در زندگی واقعی به مرد عنکبوتی تبدیل شوید، لباس خود را قرمز انتخاب میکردید و یا سیاه؟ یا قرمز و آبی؟ مانند بسیاری از قهرمانان دهه ۶۰ مارول، مرد عنکبوتی کمی تاریکی را با خود به همراه دارد. استفاده از رنگ سیاه هیچ وقت از داستان مرد عنکبوتی جدا نشده بود. اما هنگامی که هنرمندان دیگری مانند جین کولان یا جان رومیتا دست به کار شدند، شروع به بازی با رنگ آبی کردند و مرد عنکبوتی تبدیل به یک قهرمان به رنگ نخستین خود شد (گرچه هنوز در زندگی شخصی خود به اندازه کافی افسردگی دارد). و جدا که این رنگ لباس ابر قهرمان واقعا برازنده اوست.
در این لحظه ممکن است بپرسید: چرا مرد عنکبوتی تا به حال آبی نشده است؟ رنگ آبی رنگی نسبتا نادری در دنیای حیوانات است. حشرات و پرندگانی که میخواهند افسردگی خود را نمایش دهند، با استفاده از رنگدانههای شیمیایی همچون ملانین این کار را انجام نمیدهند بلکه از رنگدانههایی که به رنگدانههای ساختاری معروفند استفاده میکنند که درواقع همان بلورهای فوتونیکی هستند و به طور ساده، نور را به رنگهای جدید و رنگین کمانی تبدیل میکنند. پروانهها هم همین کار را انجام میدهند و مانند عنکبوتهای طاووسی عمل میکنند. این عنکبوتهای طاووسی همچنین نوعی ساختار دفاعی به نام “superblack” را نشان میدهند، چیزی فراتر از سیاه که کاملا مات به نظر میرسد و تقریبا هیچ بعدی ندارد و مانند صفحهای از کتاب کُمیک است. با این حال، به طور کلی، توصیه میکنم که درباره زیستشناسی بخش انسانی مرد عنکبوتی خیلی بیشتر فکر کنید. مثلا، چرا درحالی که مردان عنکبوتی قدرت را به دست میآورند، اما اساسا هنوز ظاهری انسانی دارند؟ (به استثنای دهه ۱۹۷۰، که پیتر پارکر سعی کرد برای افزایش قدرت خود از دارویی مصرف کند که به سبب آن بتواند چهار پای عنکبوتی بر پشت شانه خود داشته باشد. حتی خود پیتر هم انتظار آن را نداشت؛ حتی نمیدانست چهار پا را چطور کنترل کند) و همه متوجه شده بودند که مرد عنکبوتی میتواند چند چشم داشته باشد و تارهای او از ته باسن او بیرون خواهند آمد نه از روی ساعدش و با قدرتی شگفتانگیز، بهترین پاسخ را به خرابکاران خواهد داد.
طرح کلی لباس مرد عنکبوتی
از رنگ لباس ابر قهرمان بگذریم، طرح کلی لباس مرد عنکبوتی در حدود همان اندازه باقی ماند، با وجود هنرمندان مختلفی که نقش مرد عنکبوتی را بازی کردند – نسخه بعدی جان رومیتا بیشتر عضلهای و آبی بود – اما این رویه به مدت ۲۵ سال طول کشید. رنگ سیاه کم کم محدود به پایین تنه شد، به جز در الگوی تارها که روی قسمتهای قرمز لباسش دیده میشدند. نمایش تلویزیونی مرد عنکبوتی در دهه ۱۹۶۰، مرد عنکبوتی را با طرحی بسیار ساده معرفی کرد که الگوی تارهای روی لباسش هم بسیار کمتر بود. برنامه زنده تلویزیونی دهه ۱۹۷۰ با هدف واقعی جلوه دادن کمیکها از همین طراحی استفاده میکردند، و این موضوع درباره کارتونهای مختلف دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی هم صادق است.
اما در دهه ۱۹۸۰، اوضاع کمی عجیب شد. در طول یک سری اتفاقات یکساله که به نام جنگهای سری شناخته میشدند، مرد عنکبوتی لباسی کاملا سیاه با لوگوی سفید عنکبوت را به دست آورد که این لباس نقش و نگار سیاه و سفید خاصی ر در لباسهای مرد عنکبوتی ایجاد کرد. (باید به این نکته اشاره کرد که تولید، چاپ، و فرآیندهای هنری تا آن زمان بهبود یافته بودند.) مرد عنکبوتی سیاه پوش خیلی عبوس و مرموز بود؛ در کل لباسهای کُمیکی مرد عنکبوتی به سمت نوعی جبر بصری گرایش داشتند. در داستانهای کُمیک مردان خوب رنگهای اصلی را میپوشند. آدمهای بد هم رنگهای فرعی و تلفیقی را میپوشند. اما افراد ترسناک لباس سیاه به تن میکنند.
این لباس مرد عنکبوتی را به انگلی بیگانه تبدیل کرده بود؛ خُب این چیزها اتفاق میافتد. نویسنده و هنرمند تاد مَک فارلِن، کسی که با نقاشیهای عنکبوت وار مرد عنکبوتی با آن چشمان شگفتانگیز و تارهای پُر پیچ و تاب، به شهرت رسیده است، یکی از کسانی بود که آن لباس انگلی طور سیاه و ترسناک را به ونومی کشنده بدل کرد، آدم بد و جدید داستان با دندانهای تیز و زبانی پر از بزاق در فیلم Spider-Man: Far From Home (مرد عنکبوتی: دور از خانه). (قهرمانان اغلب با دشمنانی روبرو هستند که لباسی مخالف آنان را به تن دارند، به معنای واقعی کلمه، همه نیتهای بدخواهانه و پلید خود را بر روی سر آستین خود دارند. برای نمونه باید به سوپرمن اشاره کرد که بیزارو را در مقابل خود دارد که در واقع برعکس سوپرمن عمل میکند. فِلش، فِلش ریوِرس یا وارونه را دارد. حتی ونوم در نهایت با یک ضد ونوم مبارزه میکند.)
این لباس سیاه مجموعهای از جلوهها و شکوفاییهای متناوب و مخصوص را برای تارهای روی ماسک، لباسی متفاوت و مبدل، استتاری پیشرفته با کمی درخشندگی را برای قهرمانان دورگه و همچنین دیگر قهرمانان به وجود آورده است. رنگ لباس ابر قهرمان همیشه باید فوقالعاده باشد. آنچه درباره قهرمانان این چنینی و یا به عبارتی کلونها وجود دارد این است که همیشه لباسی ساده و با سبکی ورزشی به تن دارند؛ بیشتر شبیه آدمهای بیعرضه به نظر میرسند. هنرمندان جدیدتر شاید استفاده از رنگ سیاه را از دوران استیو دیتکو تجربه کرده باشند؛ برای مثال، خودم همیشه به طرحهای کُمیک جائه لی علاقهمند بودهام.
با دو مجموعه اول فیلمهای مرد عنکبوتی – ساموئل مارشال ریمی معروف به سم ریمی به همراه توبیاس وینسنت مگوایر و مارک وب به همراه اندرو گارفیلد – عده زیادی به کتابهای کمیک کلاسیک علاقمند شدند. خطهای سیاه دور چشمها بزرگتر یا کوچکتر، نازکتر و یا کمتر شدند. درزهای بین قرمز و سیاه باریکتر یا جذابتر شدند. اما با فیلم دور از خانه (و با فیلمهای قبلی خود همچون بازگشت به خانه) و با همکاری بین شرکت سونی پیکچرز و مارول سبب شد تا برای سومین بار تحولی بزرگ در لباس مرد عنکبوتی به وجود آید. اسپایدر من به خط اصلی صنعت سینمایی مارول تبدیل شد و همین امر سبب میشود تا مرد عنکبوتی از لباسهای سنتی و اسبق خود بیشتر فاصله بگیرد، درست همان تحولی که دیگر قهرمانان داستانهای کُمیک همراه با مرد عنکبوتی پشت سر گذاشتند.
تحولات لباس مرد عنکبوتی
این سری تحولات با عنوان جنگ داخلی شناخته شدند، اساس فیلم کاپیتان آمریکا با همان عنوان، تصویر تونی استارک که لباسی با تکنولوژی فوقالعاده پیشرفته را برای بازوهای مرد عنکبوتی ساخت که درست شبیه لباس مرد آهنی است. و همان لباس هم برای مرد عنکبوتی در فیلم ساخته شده است. نسخه کُمیک مرد عنکبوتی بیشتر قرمز و طلایی است، درست همان رنگهایی که در لباس مرد آهنی استفاده شده است، اما هر دوی آنها به عنوان به یادآورندگان بصری و روایی از روابط بین دو شخصیت به خوبی عمل کردند. و معرفی مایلز مورالس که در واقع ارمغان آور جهانی موازی برای مرد عنکبوتی بود، به سارا پیچلی ایتالیایی اجازه داد تا در مسیری کاملا جدید در طراحی لباس اسپایدر من حرکت کند – لباسی اندامی و سراسر سیاه با تارهای قرمز در اطراف بالاتنه و ماسک. ترکیب رنگ پیچلی میگوید که او و مارول به این دلیل این رنگها را برای ترسیم مرد عنکبوتی استفاده کردند تا در واقع بیدارکننده رادیو اکتیوی باشند که روز اول روی اسپایدر من تاثیر گذاشته بود، همان رادیو اکتیوی که نیش عنکبوت به آن آغشته شده بود. استفاده ار رنگ کاملا سیاه برای استیو دیتکو ممکن نبود. او ادامه میدهد لباس جدید باید نمادی از نسخه کلاسیک مرد عنکبوتی باشد اما در عین حال باید بیانگر چیزی تازه هم باشد. این اصلا کار آسانی نیست. همه موضوع به تغییراتی جزئی برمیگردد، جزئیاتی که خیلی بیشتر خود را نشان دادند. به همین دلیل ترجیح میدادم که اِلمانها را کم کنم تا اینکه بیشتر اضافه کنم. مایلز در اسپایدر من: به شکل اسپایدر من تغییر میکند.
و زمانی که اسپایدر من کشته شد و دشمن اصلی او، دکتر اختاپوس، جسد او را گرفت – این اتفاقات رخ میدهد – و آک خود را “ابر اسپایدر من” معرفی میکند و با لباسی با طرح رنگ قرمز و سیاه در نسخه جدید فیلم دور از خانه دوباره ظهور پیدا میکند. آک آدم بدی بود، حتی وقتی تلاش میکرد کمی خوب باشد. مفهوم لباس سیاه مرد عنکبوتی از همین احساس ناشی میشود.
حتی لباس دزدکی سیاهی را که مرد عنکبوتی در فیلم دور از خانه میپوشد، از کُمیکهای قدیمی نقاشی شده الهام گرفته شد. در اوایل دهه ۲۰۰۰، در سریالهای کوتاه جنگ مبهم (بدون هیچ ارتباطی با نسخههای قبلی)، اسپایدر من دوباره لباسی سیاه را به دست میآورد. هیچ ضد قهرمانی در این دوران وجود ندارد؛ گابریل دلوتو برای گروهی از قهرمانان نمادین مارول لباسهای فوق سری را طراحی کرد، از جمله لباسهای کاپیتان آمریکا و ولوُرین.
اما لباس دزدکی تنها لباس جدید مرد عنکبوتی نیست که در فیلم دور از خانه به تن میکند. برای اسپویل نشدن ماجرا، ما منشا این لباس جدید را فاش نمیکنیم، اما کافی است تا بگوییم که عجیب نیست خواسته باشند تا موقعیت جدیدی برای مرد عنکبوتی را در سینمای مارول نشان دهند. به طور خاص، یکی از آنها به وضوح تاثیر تونی استارک را بر پیتر پارکر نشان میدهد. در این نسخه از اسپایدر من، اندامی نحیف، خطوط مستقیم و جزئیات فلزی وجود دارد و همچنین تارهای عنکبوتی تکامل یافتهای که در آن از تکنولوژی نانو استفاده شده است. در این نسخه از فیلم Spider-Man: Far From Home همچنین از استفاده از نقاشی کمیک لباس آبی در رنگ لباس ابر قهرمان به جای سیاه چشم پوشی شده است.
نوشته شده توسط شهین غمگسار۱۳۹۸/۰۵/۰۷
علیرضا احمدخانلو
"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"
کپی+ذکر منبع=حلال
لطفا نظرات خود را نسبت به این پویش بنویسید...
ممنونم.